موارد و مقدار مصرف:
الف) کنترل آنژین متغیر یا پرینزمتال، آنژین صدری ناپایدار و پایدار مزمن.
بزرگسالان: ابتدا مقدار 80 میلیگرم هر 8-6 ساعت از راه خوراکی مصرف میشود. مقدار مصرف را میتوان در فواصل هفتگی افزایش داد. بعضی از بیماران ممکن است تا مقدار mg/day 480 از دارو احتیاج داشته باشند.
ب) تاکیآریتمیهای فوق بطنی.
بزرگسالان: مقدار mg/kg 0.15-0.075 (10-5 میلیگرم) طی دو دقیقه تزریق وریدی میشود. در صورت عدم پاسخ، مقدار 10 میلیگرم دیگر (mg/kg 0.15)، 30-15 دقیقه بعد از نوبت اول، تزریق میشود.
کودکان 15-1 ساله: مقدار mg/kg 0.1-0.3 (5-2 میلیگرم) طی دو دقیقه به صورت مقدار مصرف سرشار تزریق وریدی میشود. مقدار مصرف نباید بیش از پنج میلیگرم باشد. در صورت عدم پاسخ، میتوان مقدار مصرف را طی 30 دقیقه تکرار کرد (مقدار تام مصرف نباید از 10 میلیگرم تجاوز کند).
کودکان کوچکتر از یک سال: مقدار mg/kg 0.1-0.2 (2-0.75 میلیگرم) طی دو دقیقه، به صورت مقدار مصرف سرشار، تزریق وریدی میشود. در صورت عدم پاسخ، میتوان مقدار مصرف را طی 30 دقیقه تکرار کرد.
پ) جلوگیری از عود تاکیکاردی گهگیر فوق بطنی (PSVT).
بزرگسالان: از راه خوراکی، مقدار mg/day 480-240 در 4-3 مقدار منقسم مصرف میشود.
ت) کنترل ضربانات بطنی در بیماران دیژیتالیزه مبتلا به فلوتر و یا فیبریلاسیون دهلیزی مزمن.
بزرگسالان: از راه خوراکی، مقدار mg/day 320-240 در 4-3 مقدار منقسم مصرف میشود.
ث) زیادی فشار خون.
بزرگسالان: در شروع درمان، معمولاً 80 میلیگرم سه بار در روز مصرف میشود. مقدار مصرف را میتوان در فواصل هفتگی افزایش داد. دوز اولیه از فرآوردههای آهسته رهش 120 الی 240 میلیگرم در روز از کپسول یا قرص آهسته رهش صبحها است. دوز را بر حسب اثربخشی میتوان هر روز 120 میلیگرم افزایش داد. حداکثر دوز در این حالت 480 میلیگرم در روز است.
تداخل دارویی:
مصرف همزمان با داروهای مسدودکننده گیرنده بتا ممکن است موجب بروز اثرات اضافی شود که به نارسایی احتقانی قلب، اختلالات هدایتی، آریتمی، و کمی فشار خون منجر میگردد؛ به خصوص در موارد زیر تداخل این داروها و عوارض آن شدیدتر است:
مصرف مقادیر زیاد مسدودکننده گیرنده بتا، مصرف وراپامیل به صورت تزریق وریدی، وجود نارسایی احتقانی نسبتاً شدید قلب، کاردیومیوپاتی شدید یا انفارکتوس اخیر میوکارد.
مصرف همزمان وراپامیل خوراکی با دیگوکسین ممکن است غلظت سرمی دیگوکسین را در هفته اول درمان حدود 75-50 درصد افزایش دهد.
مصرف همزمان با داروهای کاهنده فشار خون ممکن است به ترکیب اثرات کاهنده فشار خون منجر شده و در نتیجه، از لحاظ بالینی سبب کمی قابل ملاحظه فشار خون شود.
مصرف همزمان با داروهایی که پاسخ آلفا آدرنرژیک را کم میکنند (مانند پرازوسین و متیلدوپا)، ممکن است موجب کاهش شدید فشار خون شود.
مصرف همزمان با دیسوپیرامید ممکن است سبب ترکیب اثرات اینوتروپیک منفی شود.
مصرف همزمان با کینیدین (برای درمان کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک) ممکن است موجب بروز کمی شدید فشار خون شود.
مصرف همزمان با کاربامازپین ممکن است سبب افزایش غلظت سرمی کاربامازپین و متعاقباً مسمومیت با آن شود.
مصرف همزمان با ریفامپین ممکن است به میزان زیادی فراهمیزیستی وراپامیل خوراکی را کاهش دهد.
مصرف همزمان با دانترولن ممکن است باعث هیپرکالمی و دپرس یون میوکارد شود.
مصرف همزمان با فلکاینید ممکن است باعث تشدید اثرات اینوتروپ منفی این دارو و طولانیتر شدن زمان هدایت گره AV گردد.
مصرف همزمان با بیهوشکنندههای تنفسی ممکن است باعث تشدید دپرسیون سیستم قلبی عروقی گردد.
فنیتویین ممکن است باعث کاهش غلظت وراپامیل شود.
وراپامیل ممکن است باعث افزایش اثرات لیتیم شود. دوز لیتیم در این حالت میبایست تنظیم شود.
وراپامیل ممکن است باعث تشدید اثرات شُلکنندههای عضلانی شود.
فنوباربیتال ممکن است باعث افزایش کلیرانس وراپامیل شود.
وراپامیل ممکن است غلظت تئوفیلین را افزایش دهد.
ویتامین D ممکن است اثرات وراپامیل را کاهش دهد.
غذا باعث افزایش جذب دارو میشود، بهتر است به بیمار توصیه شود که دارو را با غذا استفاده نماید.
وراپامیل ممکن است باعث افزایش اثرات الکل شود.
عوارض جانبی:
اعصاب مرکزی: سرگیجه، سردرد، خستگی.
قلبی- عروقی: کمی گذرای فشار خون، نارسایی قلبی، برادیکاردی، بلوک دهلیزی – بطنی، آسیستول بطنی، ادم محیطی، ادم ریوی، فیبریلاسیون بطنی.
دستگاه گوارش: یبوست، تهوع (عمدتاً با مصرف شکل خوراکی).
کبد: افزایش غلظت آنزیمهای کبد.
توجه: در صورت کاهش فشار خون سیستولیک به کمتر از mmHg 90 ، بدتر شدن نارسایی قلبی، بروز آریتمی، برادیکاردی (که از لحاظ همودینامیک قابل ملاحظه باشد)، یا بلوک درجه دو یا سه قلبی، باید مصرف دارو قطع شود.
مسمومیت و درمان:
تظاهرات بالینی: عمدتاً عبارتاند از تشدید عوارض جانبی ، مانند بلوک قلبی، آسیستول، کمی فشار خون (که از وخیمترین عوارض جانبی هستند و احتیاج به توجه فوری دارند).
درمان: ممکن است به تزریق وریدی ایزوپروترنول، نوراپینفرین، اپینفرین، آتروپین، یاگلوکونات کلسیم با مقادیر معمول نیاز باشد. از تأمین کافی آب بدن بیمار باید اطمینان حاصل شود.
در بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک، برای حفظ فشار خون باید از داروهای آلفا آدرنرژیک، از جمله فنیلافرین استفاده شود (باید از مصرف ایزوپروترنول و نوراپینفرین اجتناب شود). داروهای اینوتروپیک ، از جمله دوبوتامین و دوپامین، ممکن است در صورت لزوم استفاده شوند.
در صورت بروز اختلالهای شدید هدایتی، مانند بلوک قلبی و آسیستول همراه با کمی فشار خون که به درمان دارویی پاسخ نمیدهد، باید بلافاصله دستگاه ضربانساز مصنوعی قلب گذاشته شود و همراه با آن احیای قلبی- ریوی شروع گردد.
در بیماران مبتلا به سندرم W-P-W یا L-G-L، ضربان سریع بطن ناشی از هدایت رو به جلو از راه فرعی (که از لحاظ همودینامیک قابل ملاحظه باشد) را میتوان توسط الکتروشوک قلبی به ریتم عادی تبدیل کرد. لیدوکائین و یا پروکائینآمید ممکن است به عنوان داروهای کمکی مصرف شوند.
مکانیسم اثر:
اثر ضد آنژین: وراپامیل از طریق کاهش پس بار (afterload) در زمان استراحت و فعالیت بدنی مصرف اکسیژن را کاهش میدهد و در نتیجه آنژین ناپایدار و ثابت مزمن را کنترل میکند. همچنین، این دارو نیاز اکسیژن میوکارد و کار قلب را کم میکند (از طریق اثر اینوتروپیک منفی)، ضربان قلب را کاهش میدهد، اسپاسم شریان کرونر را برطرف میسازد (از طریق گشاد کردن شریان کرونر) و عروق محیطی را گشاد میکند. نتیجه این اثرات برطرف شدن درد و آنژین ناشی از ایسکمی است. در بیماران مبتلا به آنژین متغیر پرینزمتال (Prinzmetal’s angina) وراپامیل اسپاسم شریان کرونر را مهار میکند و انتقال اکسیژن به بافت میوکارد را افزایش میدهد.
اثر کاهنده فشار خون: وراپامیل عمدتاً از طریق گشاد کردن عروق محیطی موجب کاهش فشار خون میشود. اثر اینوتروپیک منفی این دارو مکانیسمهای رفلکسی را که به افزایش فشار خون منجر میشود، مهار میسازد.
اثر ضد آریتمی: اثرات همزمان وراپامیل بر روی گرههای سینوسی – دهلیزی و دهلیزی – بطنی موجب کنترل آریتمی میشود. اثر عمده دارو بر روی گره دهلیزی – بطنی است. آهسته شدن سرعت هدایت به کاهش ضربانات بطنی در تاکیآریتمی دهلیزی و انسداد مسیرهای عبور مجدد در آریتمی گهگیر فوق بطنی منجر میشود.
فارماکوکینتیک:
جذب: از دستگاه گوارش به سرعت و به طور کامل جذب میشود. با این وجود، به دلیل اثر عبور اول (از کبد) فقط حدود 35-20 درصد دارو به گردش خون سیستمیک میرسد. بعد از مصرف خوراکی، اوج اثر طی 2-1 ساعت و بعد از تزریق وریدی، اثر دارو طی چند دقیقه بروز میکند و معمولاً تا 60-30 دقیقه باقی میماند (هر چند ممکن است تا شش ساعت باقی بماند).
پخش: حجم انتشار دارو در حالت پایدار در افراد سالم حدود L/kg 7-4.5 است، اما ممکن است تا Lt/kg 12 در بیماران مبتلا به سیروز کبدی افزایش یابد. حدود 90 درصد از داروی در حال گردش به پروتئینهای پلاسما پیوند مییابد.
متابولیسم: در کبد متابولیزه میشود.
دفع: به صورت تغییر نیافته و متابولیتهای فعال از طریق ادرار دفع میشود. نیمهعمر دفع دارو معمولاً 12-6 ساعت است ، ولی در بیماران مبتلا به سیروز کبدی تا 16 ساعت افزایش مییابد. نیمه عمر دفع دارو در شیرخواران ممکن است 7-5 ساعت باشد.
موارد منع مصرف و احتیاط:
موارد منع مصرف:
کمی شدید فشار خون (فشار خون سیستولیک کمتر از mmHg 90) یا شوک با منشأ قلبی (اثر کاهنده فشار خون دارو این موارد را تشدید میکند)، بلوک درجه دو یا سه دهلیزی- بطنی یا سندرم سینوس بیمار (مگر آن که دستگاه ضربانساز مصنوعی در بطن قرار داده باشد) (دارو بر روی سیستم هدایت قلب اثر میگذارد)، اختلال شدید عملکرد بطن چپ (با فشار گوهای ریوی بالای mmHg 20 و کسر تخلیهای بطن چپ زیر 20 درصد مشخص میشود) (مگر آن که تاکیکاردی فوق بطنی موجب نارسایی قلبی شود، زیرا در غیر این صورت با مصرف دارو ممکن است تشدید شود). در مصرف به صورت وریدی بهتر است همزمان با داروهای بتابلاکر وریدی استفاده نشود ، زیرا ممکن است باعث بروز آسیستول شود. حساسیت مفرط شناخته شده نسبت به دارو، اختلال عملکرد متوسط تا شدید بطنی یا نارسایی قلبی (به علت عود یا تشدید آن)، فلوتر یا فیبریلاسیون دهلیزی (از جمله آنهایی که با راههای فرعی هدایتی همراه هستند مانند سندرم ولف- پارکینسون- وایت [W-P-W] یا سندرم لون- گانونگ- لوین (ممکن است بروز عوارض جانبی مخاطرهآمیز مانند فیبریلاسیون بطنی یا ایست قلبی را تسریع کند)، تاکیکاردی بطنی یا کمپلکس پهن (ممکن است موجب بدتر شدن بارز وضعیت همودینامیک و فیبریلاسیون بطنی شود).
موارد احتیاط:
بیمارانی که این دارو را به صورت تزریق وریدی مصرف میکنند (احتمال بروز عوارض جانبی همودینامیک و تغییرات الکتروکاردیوگرام، برادیکاردی و بلوک قلبی وجود دارد). نارسایی کلیه یا کبد ، افزایش فشار مغز (ICP) بیماران مبتلا به میاستنیگراو.
اشکال دارویی:
Injection: 2.5 mg/ml, 2m
Tablet: 40, 80mg
Tablet, Extended Release: 240mg
اطلاعات دیگر:
طبقهبندی فارماکولوژیک: مسدود کننده کانال کلسیم.
طبقهبندی درمانی: ضد آنژین، کاهنده فشار خون، ضد آریتمی.
طبقهبندی مصرف در بارداری: رده C
نکات قابل توصیه به بیمار:
1- بروز هر گونه علائم نارسایی احتقانی قلب، مانند تورم دستها و پاها یا تنگی نفس را به پزشک اطلاع دهید.
2- در صورت مصرف نیترات، در حین تنظیم مقدار مصرف وراپامیل، باید دستورات را بهطور کامل رعایت کنید.
مصرف در سالمندان: بیماران سالخورده ممکن است به مقادیر کمتر دارو احتیاج داشته باشند. برای به حداقل رساندن خطر بروز عوارض جانبی در این بیماران، تزریق وریدی این دارو باید حداقل طی سه دقیقه انجام شود.
مصرف در کودکان: در حال حاضر برای درمان تاکیآریتمی فوق بطنی در کودکان، فقط از تزریق وریدی وراپامیل استفاده شود.
مصرف در شیردهی: وراپامیل در شیر ترشح میشود. برای جلوگیری از احتمال بروز عوارض جانبی در شیرخواران، باید شیردهی در طی مصرف دارو قطع شود.
ملاحظات اختصاصی:
1- در صورت تجویز وراپامیل در بیمارانی که کاربامازپین مصرف میکنند، ممکن است کاهش مقدار مصرف کابامازپین تا حد 50-40 درصد ضروری باشد. بیمار از نظر بروز علائم مسمومیت بهطور دقیق پیگیری شود.
2- مقدار مصرف در عیب کار کلیه یا کبد باید کاهش یابد.
3- در صورت تزریق وریدی وراپامیل، EKG بیمار به طور مداوم پیگیری شود.
4- در صورت تجویز وراپامیل در بیمارانی که دیگوکسین مصرف میکنند، مقدار دیگوکسین حدود 50 درصد کاهش یابد و متعاقب آن غلظت سرمی دیگوکسین کنترل شود.
5- در صورت درمان همزمان و طولانی مدت وراپامیل و دیگوکسین، EKG بیمار بهطور دورهای پیگیری شود تا بلوک دهلیزی – بطنی و برادیکاردی مشخص شود، زیرا این داروها احتمالاً اثرات اضافی بر روی گره دهلیزی – بطنی دارند.
6- آزمونهای عملکرد کبد بهطور دورهای انجام شود.
7- بیماران مبتلا به نارسایی شدیداً مخاطرهآمیز قلب و آنهایی که داروهای مسدودکننده گیرنده بتا مصرف میکنند، به مقدار کمتری از وراپامیل احتیاج دارند. وضعیت این بیماران بهطور دقیق پیگیری شود.
8- مصرف دیسوپیرامید 48 ساعت قبل از شروع درمان با وراپامیل قطع گردد و نباید تا 24 ساعت بعد از قطع مصرف وراپامیل مصرف آن شروع شود.