نگرانی بابت عدم توانایی به خواب رفتن او را بیدار نگه میدارد، تا زمانی که بتواند بخوابد مدام از خواب بیدار میشود و هر بار مجدداً برای به خواب رفتن مشکل دارد.
در این نوع بی خوابی، فرد در ابتدا راحت میخوابد اما 2 یا 3 ساعت قبل از صبح از خواب بیدار میشود و مجدداً به خواب رفتن، تقریباً برایش غیرممکن است، فقط دم سحر چند دقیقه به خواب میرود: این نوع بی خوابی عموماً در بین کسانی که دچار افسردگی هستند، مشاهده میشود.
اگر بی خوابی ادامه داشته باشد، ممکن است نتایج آن بر کیفیت زندگی فرد اثر بگذارد، فرد بی خواب در طول روز خواب آلوده و بی حال است، مشکلات توجهی و تمرکزی دارد، تحریک پذیر است و… . بنابراین قهوه و چای مینوشد. به این ترتیب یک چرخه معیوب شکل میگیرد و بی خوابی اش مزمن میشود.
بی خوابی ممکن است علل محیطی بسیاری داشته باشد: تغییر در شیوه زندگی، سفر، تغییر مکان و در پی آن تغییر ساعت، اقامت در اماکن مرتفع، کار بیش از حد و انجام تمرینات ورزشی بسیار شدید.
این بی خوابی ممکن است یک واکنش روانی بر اثر استرسی باشد که اخیراً برای فرد به وجود آمده: دغدغه های شغلی یا خانوادگی، مرگ نزدیکان، اخراج، طلاق، …. .
یک عدم تعادل خاص در سبک زندگی از دیگر عوامل بی خواب شدن است، مانند: شام سنگین و چرب، فعالیت های فکری یا ورزشی بعد از ساعت 5 بعدازظهر و…!
باید مراقب باشید که یک بی خوابی اتفاقی تبدیل به بی خوابی مزمن نشود، اگر این اتفاق بیافتد علت اولیۀ بی خوابی ناپدید شده و دیگر نمیتوان عامل مشکل را پیدا کرد.
باید اصول بهداشتی را به درستی رعایت کنید، شام تان باید سبک باشد؛ از انجام فعالیت های مهیج، چه ورزشی و چه فکری، از ساعت 5 بعد از ظهر به بعد اجتناب کنید. نباید به خاطر یک شب بدون خواب دغدغه داشته باشید و مدام با خودتان فکر کنید که این لحظه یا یک لحظه دیگر خوابم میبرد، این فکر و خیال ها خود عاملی میشود برای بی خوابی!
اختصاص دادن تخت خواب فقط برای خوابیدن و اجتناب از انجام کارهای دیگر مانند تماشای تلویزیون در رختخواب یا خوردن چیزی در آنجا، میتواند مفید باشد.
مطالعات نشان داده اند که افراد بی خواب زمان زیادی را در رختخواب میگذرانند: آنها خیلی زود به رختخواب میروند و خیلی دیر بیدار میشوند زیرا خوب نخوابیده اند.
بهتر است که شب را با مطالعه، موسیقی و تماشای تلویزیون بگذرانید. نباید سعی کنید به هر قیمتی که شده بخوابید، خیلی زود هم به رختخواب نروید.
اگر در نیم ساعت اول بعد از به رختخواب رفتن، خواب تان نبرد، بهتر است که از جایتان بلند شوید، از اتاق خارج شوید، تلویزیون تماشا کنید، کتاب بخوانید، یک فعالیت آرامش بخش انجام دهید و هر زمانی که مجدداً احساس خواب آلودگی کردید، به رختخواب بروید.
در آغاز فرآیند، محدودیت زیادی برای خواب وجود دارد، در ابتدا شب ها کوتاه و خواب فقط 5 تا 6 ساعت طول میکشد اما این خواب، خواب خوب و سالمی است؛ ولی کم کم مدت زمان خواب، شب به شب افزوده میشود.
اگر عامل بی خوابی تان نگرانی و اضطراب است، روان درمانی پیشنهاد میشود.
این داروها باعث خواب میشوند اما فرد سریع به آنها عادت میکند و پس از مدتی با برهم زدن چرخۀ بیداری-خواب، مجدداً بی خوابی بازمیگردد.
نسل سوم خواب آورها، داروهای مناسبی هستند که چرخه خواب را مختل نمیکنند، این داروها خوابی نیروبخش برای فرد به وجود میآورند بدون اینکه فرد در طول روز احساس خواب آلودگی بکند.
داروی خواب آور، هرچه که باشد، باید به مدت کوتاه و به شکل محدود و فقط برای چند روز تجویز شود تا فرد به آنها خو نگیرد و به تدریج ترک شان کند. پزشکان به هیچ وجه، این داروها را برای بچه ها تجویز نمیکنند.
وقتی که بی خوابی، مزمن شود، درمان دارویی بی فایده و استفاده از داروها بیشتر میشود، در این شرایط مشورت با یک متخصص ضروری است.
مسلماً، پس از چند شب نخوابیدن، بی خوابی بر روی فعالیت های روزانه و خاق و خو اثر میگذارد؛ بعضی اوقات، علت بی خوابی مشخص است. نباید این موضوع را بزرگ کرد. شب ها، زمان قبل از خواب را باید با آرامش گذراند، نباید خیلی زود به رختخواب بروید، تشریفات خواب و ریتم خواب را مجدداً از سر بگیرید. باید سعی کنید که علت را بفهمید و به بدن تان زمان بدهید که عادت کند. یک داروی خواب آور میتواند برای پشت سر گذاشتن این شرایط گذرا و البته دشوار کمک کننده باشد، اما مصرف این داروها نباید از چند روز فراتر رود. این تجویز باید در موارد خاص و استثنائی انجام شود.