هنگامی که به قسمتی از بدن خون نرسد، قانقاریا رخ می دهد. به طور کلی، مرگ بافت بخشی از بدن را قانقاریا (Gangrene) می گویند.
انواع قانقاریا :
دو نوع مهم قانقاریا، شامل خشک و تر است.
بسیاری از علل قانقاریای خشک، عفونی (میکروبی) نیست. ولی تمام انواع قانقاریای تر، عفونی می باشند، یعنی در اثر باکتری به وجود می آیند.
محل شایع بروز هر دو نوع قانقاریا، شامل انگشتان دست و پا، بازوها و ساق پاها می باشد.
قانقاریای تر :
قانقاریای تر که به نام مرطوب نیز خوانده می شود، یکی از خطرناک ترین انواع قانقاریا می باشد.
اگر این نوع درمان نشود، معمولا بیمار دچار عفونت خون (سپسیس) می شود و بعد از چند ساعت و یا چند روز می میرد.
اگر قسمتی از بدن دچار عفونت شود و عفونت آن درمان نگردد، به علت ورم بافت در آن محل، خون کافی به آنجا نمی رسد و گاز و مواد سمی باکتریایی تولید می شوند و در نهایت همه این عوامل باعث ایجاد قانقاریای مرطوب می شوند.
همچنین کاهش جریان خون به علت بریدگی و یا آسیب عروقی نیز می تواند قانقاریای مرطوب را ایجاد کند.
قانقاریای مرطوب دارای ترشحات آبکی و یا چرکی در محل ضایعه می باشد، به همین خاطر به نام مرطوب خوانده می شود.
قانقاریای خشک :
اگر قانقاریای خشک عفونی نشود، باعث مرگ بیمار نمی شود. به هر حال؛ این نوع در اثر مرگ بافت بوجود می آید.
معمولا قانقاریای خشک به کندی یشرفت می کند و روزها تا ماه ها طول می کشد.
بسیاری از بیماری ها منجر به قانقاریای خشک می شوند، این بیماری ها عبارتند از:
دیابت، آترواسکلروز (تصلب شرایین) ، اعتیاد به دخانیات و سیگار کشیدن.
هنگامی که رگ های خونی بسته می شوند و جریان خون به قسمتی از بدن قطع می شود، در عرض چند ساعت تا چند روز قانقاریای خشک رخ می دهد.
اغلب قانقاریای خشک، ضایعه ای سرد، خشک و بی رنگ و بدون ترشحات آبکی و یا چرکی است و به همین دلیل به نام خشک معروف است.
علل قانقاریا :
یکی از علل اصلی قانقاریا، فقدان و یا کاهش جریان خون در قسمتی از بافت بدن می باشد.
کاهش جریان خون باعث کمبود اکسیژن می شود و به همین خاطر سلول های بافت بدن می میرند.
یکی از علل کمبود جریان خون در بافت ها، عفونت (میکروبی)، جراحت (زخم) و بیماری های موثر بر عروق خونی (مثل دیابت) می باشد
عوامل خطر قانقاریا :
– جراحت (زخم) عمیق و شدید
– بیماری های عروق خونی مانند آترواسکلروز که باعث سخت شدن رگ های خونی می شود و در دست ها و پاها ایجاد می شود.
– دیابت
– تضعیف سیستم ایمنی بدن مثل بیماری ایدز و یا شیمی درمانی
– عمل جراحی
– اعتیاد به دخانیات
– عفونت
علائم قانقاریا :
علائم بستگی به محل بروز و علت قانقاریا دارد.
اگر قانقاریا در پوست و یا نزدیک به آن رخ داده باشد، علائم شامل موارد زیر است:
– تغییر رنگ پوست (اگر خود پوست دچار قانقاریا باشد، رنگ کبود و یا سیاه می شود و اگر بافت دچار قانقاریا در زیر پوست باشد، قرمز و یا برنزی می شود)
– ترشحات بد بو
– از دست دادن حس در منطقه درگیر (ممکن است پس از درد شدید رخ دهد)
اگر بافت مبتلا در داخل بدن قرار داشته باشد (نوعی از قانقاریای مرطوب است) مانند قانقاریای کیسه صفرا، علائم زیر را دارد:
– احساس گیجی
– تب
– گاز در بافت های زیرین پوست
– پوست پوشاننده عضو درگیر، قرمز رنگ و یا بی رنگ می شود.
– احساس بیماری
– کاهش فشار خون
– درد شدید و دائمی
– ورم
علائم قانقاریای خشک :
– بی حسی و سردی
– تغییر رنگ بافت مبتلا (از قرمز به قهوه ای و در نهایت سیاه می شود)
– بافت مبتلا، خشک و مومیایی می شود و ممکن است پوسته خارجی آن بیفتد.
– ورم و درد شدید در منطقه درگیر
– قرمز شدن و ترشحات آبکی و یا چرکی
– ترشحات بد بو
– ظاهر بافت مرده، مرطوب و سیاه
– تب و علائم عفونت خون
راه های تشخیص قانقاریا :
– معاینه بدنی بیمار توسط پزشک
– آرتریوگرام (اشعه ایکس مخصوصی که هر گونه انسداد در رگ های خونی را مشخص می کند)
– آزمایش خون : گلبول های سفید خون ممکن است خیلی زیاد شوند.
– سی تی اسکن برای بررسی اعضای داخلی بدن
– کشت بافت و یا ترشح زخم برای شناسایی عفونت باکتریایی
– بررسی بافت زیر میکروسکوپ برای دیدن اینکه سلول ها مرده اند یا نه.
– جراحی برای یافتن و برداشتن بافت های مرده
– عکسبرداری با اشعه ایکس
درمان قانقاریا :
برای سالم ماندن سایر بافت ها و جلوگیری از عفونت های بعدی، باید بافت مرده یا فاسد را برداشت. اگر درمان با تاخیر صورت گیرد، موجب گسترش قانقاریا در بدن می گردد.
درمان بستگی به منطقه درگیر، شرایط بیمار و علت قانقاریا دارد و شامل موارد زیر است:
– قطع عضو مبتلا
– جراحی برای برداشتن بافت مرده
– عمل جراحی برای بهبود جریان خون در قسمت مبتلا
– تجویز آنتی بیوتیک
– جراحی مکرر برای برداشتن بافت مرده
عوارض قانقاریا :
عوارض قانقاریا بستگی به علت و محل بروز آن، وسعت آن و شرایط کلی فرد دارد و شامل موارد زیر است:
– از کار افتادگی عضو در اثر قطع و یا برداشتن بافت مرده
– مدت زمان طولانی طول بکشد تا زخم التیام یابد.
– نیاز به جراحی ترمیمی وجود داشته باشد، برای مثال پیوند پوست.
پاهای افراد مبتلا به دیابت و یا بیماری های عروق خونی باید مرتبا توسط پزشک معاینه شوند تا از آسیب، عفونت و تغییر رنگ پوست جلوگیری شود
چه موقع به پزشک مراجعه کنیم؟
اگر هر یک از این عوامل برای فرد پیش آید، باید فورا به پزشک مراجعه کند:
– زخمی که خوب نشود و یا زخم های زیادی در یک منطقه وجود داشته باشد.
– یک منطقه پوست که به رنگ آبی و یا سیاه درآید.
– وجود ترشحات بدبو در زخم های بدن
– دردهای شدید و دائمی در منطقه درگیر
– وجود تب شدید و بدون علت مشخص
جلوگیری از بروز قانقاریا :
– اگر قبل از آنکه بافت بمیرد و یا زمانی که اکسیژن کافی وجود دارد، درمان صورت پذیرد از قانقاریا جلوگیری می شود.
– زخم های بدن باید فورا درمان شوند و هیچ نشانه ای از عفونت را نداشته باشند. علائم عفونت عبارتند از: قرمزی، ورم و ترشحات.
– پاهای افراد مبتلا به دیابت و یا بیماری های عروق خونی باید مرتبا توسط پزشک معاینه شوند تا از آسیب، عفونت و تغییر رنگ پوست جلوگیری شود.
– از مصرف دخانیات اجتناب کنید.
– از بروز سرمازدگی در بدن و یا ایجاد زخم جلوگیری کنید.
– در بیماری دیابت، میزان قند خون را کنترل کنید.
85 درصد بیماران دیالیزی به دیابت و فشارخون بالا مبتلا هستند. از این 85 درصد نیمی دیابتی و نیم دیگر فشارخون بالا دارند….
مثلث فشارخون بالا، دیابت و نارسایی مزمن کلیه اگر با هم تکمیل شوند عوارض به شکل تصاعدی بالا میرود و بیمار به سرعت به سوی بیماریهای قلبی-عروقی، عروق محیطی و سکته مغزی پیش میرود اما نکته مهم این است که قبل از افتادن بیماران در این مثلث باید درمان را آغاز کنیم.
بیماران دیابتی اغلب با پرادراری و پرنوشی متوجه بیماری خود میشوند. آیا میتوان گفت به کلیه آسیب وارد شده است؟
در بیماری دیابت اتفاق اول بالا رفتن قندخون است و به دنبال آن میزان قابلتوجهی آب دفع میشود. در این هنگام معمولا کلیهها هنوز آسیب ندیدهاند البته ممکن است قسمتهایی آسیبدیده باشد اما آنچه حائزاهمیت است مدت زمان بیماری است.
بیماران دیابتی نوع1 با علایم پرنوشی و پرادراری مراجعه میکنند ولی در نوع 2 معمولا علایم واضحی دیده نمیشود. این بیماران شاید همان ابتدای مراجعه، آسیب به کلیه را داشته باشند بنابراین توصیه ما این است در دیابت نوع1، بیماران 5 سال بعد از شروع بیماری از نظر آسیبهای کلیوی بررسی شوند ولی در دیابت نوع 2 از همان بدو تشخیص نیاز به ارزیابی دارند. اما برای مطمئن شدن از آسیب نیاز است میکروآلبومین در چند نوبت چک شود و عواملی نیز رعایت شود یعنی در زمان تست قند بیمار تحت کنترل باشد. تب یا بیماری عفونی نداشته باشد و طی یک تا 2 روز قبل فعالیت چندانی نیز نداشته باشد. وجود آلبومین بیش از 3 ماه نشانه شروع آسیب و نارسایی کلیه یا از کار افتادن کلیه است.
علایم از کار افتادن کلیه چیست؟
به هیچوجه منتظر علایم بیماری نباشید. افرادی که مبتلا به فشارخون بالا، سابقه بیماری کلیوی در خانواده، بیماری کلاژن واسکولار، روماتیسم، لوپوس و سایر بیماریهای مزمن هستند باید به صورت دورهای بررسی شوند ولی اولین علایم از کارافتادگی شامل تغلیظ ادرار، شبادراری، تشنگی زیاد، ادرار کفآلود، وجود خون در ادرار، دفع پروتئین از کلیه، فشارخونی که جدیدا ایجاد شده و به طور ناگهانی شتاب پیدا کرده و از کنترل خارج شده و کبودی و خونریزیهای زیرپوستی است.
در نارساییهای شدید بیمار با تهوع و استفراغ مراجعه میکند و متاسفانه این زمانی است که فقط 15 درصد از عملکرد کلیه باقیمانده است و باید به فکر جایگزین بود.
بله، اگر عملکرد کلیه کمتر از 25 درصد باشد بیماران را تحت آموزش قرار میدهیم تا از روشهای جایگزین استفاده کنند زیرا کلیهها قادر به دفع توکسین و فاکتورها و عواملی که از سوختوساز کلیه ایجاد میشود، نیستند. پس اوره و کراتینین بالا میرود و یکی از روشهای جایگزین دیالیز است که به دو صورت خونی یا همودیالیز و صفاقی است. دیالیز دستگاهی است که خون بیمار را تصفیه میکند. خون وارد دستگاه شده و از یک صافی مخصوص عبور میکند. صافی مواد زائد را جدا کرده و خون تصفیهشده را به بدن برمیگرداند. بیماران باید هفتهای 3 بار و هر بار 3 تا 4 ساعت دیالیز شوند. روش دیگر دیالیز صفاقی است و از طریق پرده صفاق است. کاتترهای مخصوصی داخل شکم قرار داده میشود. با جابهجایی مایع خون تصفیه میشود. در این نوع دیالیز نیازی به مراجعه بیماران به بیمارستان نیست و هزینه کمتر و کارکرد مداومتر است.
کدام نوع دیالیز برای بیماران بهتر است؟
هیچ کدام بر دیگری ارجحیت ندارد. این دو باید به بیماران معرفی شود و انتخاب بر عهده خود بیمار است. دیالیز صفاقی باید در یک اتاق تمیز و نیمه کاشی و با دستکش استریل انجام شود. ممکن است برخی از افراد این شرایط را نداشته باشند یا بیمارانی که به علت بیماری دچار مشکلات بنیادی شدهاند قادر به انجام آن نباشند. در مورد دیالیز خونی نیز ممکن است رگهای بیمار مناسب نباشد.
آیا دیالیز صفاقی میتواند خطر عفونت را بالا ببرد؟
هر دو مورد میتواند موجب عفونت شود. در نوع صفاقی اگر فرد تمام شرایط استریل را رعایت کند میتواند به راحتی مانع عفونتهای داخل شکمی شود البته در دیالیز خونی نیز شرایط استریل باید رعایت شود.
پزشک چگونه متوجه میشود که بیمار نیاز به پیوند کلیه دارد؟
موقعی که عملکرد کلیه کمتر از 20 درصد باشد البته از همان ابتدا اگر امکانات و شرایط بیمار مناسب باشد به بیمار آموزش میدهیم تا برای پیوند کلیه آماده شود. بهترین روش انتخابی برای بیماران دیابتی با نارسایی کلیه پیوند است زیرا طول عمر پیوند در دیابتیکها بیشتر از بیماران دیالیزی است اما طول عمر به سن و نوع دیابت نیز بستگی دارد. بیماران غیردیابتیک دیالیزی آینده بهتری نسبت به بیماران دیابتیک دیالیزی دارند چون درگیری عروقی ندارند. گاهی اوقات حتی قبل از شروع دیالیز در بیماران دیابتی پیوند کلیه انجام میشود.
رژیم غذایی بیماران دیالیزی چگونه است؟
در برنامه غذایی بیماران دیالیزی محدودیت مصرف پروتئین و قند کمتر است و گاهی پروتئین حتی در حد طبیعی نیز مصرف میشود اما چربیها و مواد غذایی حاوی روغنهای جامد محدود میشوند. میوههایی مانند موز، خرما و انجیر که حاوی پتاسیم هستند نباید مصرف شوند اما سیب و خیار میوههای مناسبی برای این بیماران است. مصرف نمک نیز محدود میشود زیرا با مصرف نمک نوشیدن آب بیشتر شده و بیمار دچار اضافهوزن میشود. بین دو دیالیز وزن بیمار نباید از یک تا 5/1 کیلوگرم بیشتر شود.مصرف موز در بیماران دیابتی دارنده گروه خون A و AB مضر است و مصرف خیار در بیماران دیابتی دارنده گروه خون O مضر است.
آیا با کنترل دقیق قندخون میتوان جلوی نارسایی کلیه را گرفت؟
کنترل قندخون به تنهایی نمیتواند کافی باشد. عوامل دیگری را نیز باید درنظر داشت. این بیماران باید داروهای خاصی برای فشارخون استفاده کنند تا میزان پروتئین را کاهش دهد. چربی خون، چاقی و سیگار جزو عواملی هستند که طول عمر کلیه را کم میکنند.